دلم برای گریستن در حرمت تنگ است
دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ
سلام بر تو و دامانی که تو را پرورید!
سلام بر تو و مزاری که وعدهگاه زیارت و التجای عاشقان است!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
آقاجان ، به کبوتران حرمت غبطه می خورم که شب و روز ، مهمانن تواند و اجازه دارند
بر شاخه ی انگشت هایت بنشینند و زمزمه ی نام تو ، غذای هر صبح و شامشان است.
کاش می توانستم هر سال ، روز تولدت را درحرم نفس بکشم !
آقا! نیازم را میدانی؛ سرشارم کن.
دلم برای گریستن در حرمت تنگ است!
کار از کبوتر شدن گذشته است
کاش برف بودم روی گنبدت ...
۹۲/۰۶/۲۵
کس نا امید از حرمت رد نمی شود
این جا دعا به مرز اجابت رسیده است
راه دعای اهل دعا سد نمی شود
مهمان این حریم بهشتی، بهشتی است
حال کسی که با تو بود بد نمی شود
بین همه ز رأفت تو صحبت است وکس
مانند تو به مهر زبانزد نمی شود
ای انعکاس مهر چنان تو کسی دگر
آئینه دار خُلق محمدّ نمی شود
حسرت بَرد کسی که به چندین بهار عمر
بهر زیارت تو مقیّد نمی شود
هرکس رسیده است به جائی ز لطف توست
بی التفات تو که مؤید نمی شود
بی بهره از ولایت تو روز رستخیز
مستوجب عنایت ایزد نمی شود
بسیار رفته است «وفائی» سفر ولی
جائی دگر به خوبی مشهد نمی شود
++++++
سلام، میلاد حضرت بر شما مبارک. در حریم رضوی دعاگوی شما بودم.